آيين بندگى و نيايش

آيين بندگى و نيايش0%

آيين بندگى و نيايش نویسنده:
مترجم: حسین غفاری ساروی
گروه: کتابخانه فلسفه و عرفان

آيين بندگى و نيايش

نویسنده: شیخ احمد بن فهد حلی
مترجم: حسین غفاری ساروی
گروه:

مشاهدات: 45989
دانلود: 8220

توضیحات:

آيين بندگى و نيايش
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 30 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 45989 / دانلود: 8220
اندازه اندازه اندازه
آيين بندگى و نيايش

آيين بندگى و نيايش

نویسنده:
فارسی

یعنی: اقوامی روز قیامت خواهند آمد كه به اندازه كوه تامه حسنه دارند اما فرمان می رسد كه آنان را به جهنم ببرند. پرسیدند: ای پیامبر خدا! آیا اینان اهل نمازند؟ فرمود: نماز می خواندند، روزه می گرفتند و نیمی از شب را به عبادت مشغول بودند، ولی اگر چیزی از دنیا بر ایشانت عرضه می شد، بدان خیز می گرفتند .

جهاد با نفس

بدانكه به این مقام (یعنی مقام تقوا) نمی رسی مگر از راه جهاد با نفس اماره ات كه او مضرترین دشمن، پر بلا، هلاكت آور و پر شهوت می باشد كه خدای تعالی فرمود:

( فاما من طغی و اثر الحیاه الدنیا فان الجحیم هی الماوی و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی الماوی ) ( 333 ) .

یعنی: هر كس كه طغیان كرد و زندگی دنیا را برگزید، جهنم جایگاه اوست، اما هر كس از عظمت پروردگارش ترسید و نفس را از هوی باز داشت، بهشت جایگاه اوست .

رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

825 - ( اعدی عدوك نفسك التی بین جنبیك ) .

یعنی: دشمن ترین دشمنانت، همان نفس تو است كه با خود داری.

از او غافل نباش و با زنجیر تقوا آن را محكم ببند و چند چیز را مرتب بر او بخوان:

1 - جلوگیری از شهوتها كه حیوان سركش با كم شدن غذایش نرم خواهد شد.

2 - عبادتهای سنگین را بر دوشش بیفكن كه حیوان اگر بارش سنگین و آذوقه اش كم گردد، خوار گشته، رام می شود.

3 - از خدا كمك بخواه و به سوی او تضرع نما تا تو را در جنگ با نفس یاری دهد مگر سخن یوسف صدیق را نشنیدی كه فرمود:

( ان النفس لاماره بالسوء الا مارحم ربی ) ) ( 334 ) .

یعنی: همانا نفس، به بدیها بسیار فرمان می دهد مگر آنكه پروردگارم رحمی كند .

هرگاه این سه كار را انجام دادی، به خواست خداوند متعال، نفس، فرمانبردار می شود. تا جایی كه می توانی مالكش شوی و لجام بر او افكنده از شرش در امان بمانی. اما اگر رهایش سازی، مگر می توانی در امان باشی و سالم بمانی با اینكه خودت انتخابهای بد و پستی حالاتش را مشاهده می كنی.

مگر او را نمی بینی كه در حال شهوت، حیوان، در حال غضب، درنده، در حال مصیبت، بچه (و كم طاقت)، در حال نعمت، فرعون (و سركش)، در حال سیری، خیالباف و در حال گرسنگی، دیوانه ای است كه اگر سیرش نمایی، سر پیچیی و تكبر كرده و اگر گرسنه اش بداری، فریاد می كشد و جزع می نماید، پس او مانند الاغ بدی است كه اگر غذایش بدهی لگد می زند و اگر گرسنه بداری، عرعر می كند.

یكی از علما گوید: از زبونی و نادانی نفس این است كه:

هرگاه به انجام گناهی همت كند یا شهوتش بر انگیخته گردد، اگر خداوند تعالی، پیامبر اكرم، تمام انبیا، كتابهای الهی و همه ملائكه مقرب را در برابرش واسطه قرار دهی و بعد مرگ و قبر و قیامت و بهشت و جهنم را بر او عرضه نمایی (تا دست از آن گناه یا شهوت بردارد) سر فرود نیاورده، آرام نمی گردد و شهوتش را ترك نمی كند، اما اگر با جلوگیری یك قرص نان یا بخشش آن با او برخورد نمایی، آرام می گردد و شهوتش را ترك می نماید، پس بدان پستی و جهالتش را.

مبادا چشم بر هم زدنی از او غافل بمانی همچنانكه خالقش فرمود: نفس به بدیها بسیار فرمان می دهد مگر آنكه پروردگارم رحمی نماید ( 335 ) .

همین مقدار برای آگاهاندند كسی كه عقل دارد كافی است، پس نفس را با تقوا، لجام كن و با ریسمان امید او را به جلو بكش و با تازیانه هراس و خوف، او را بران:

تقوا برای اینكه او را از سركشی و رمیدن، در بند كنی.

هراس و خوفنیز برای دو چیز است:

یكی اینكه - با ترس، نفس را از گناهان باز داری؛ چون او به بدیها فرمان می دهد و به شرور، بسیار متمایل است و از كارش دست بر نمی دارد مگر با ترساندن و تهدید بزرگ.

دوم - برای اینكه با طاعتت به عجبنیفتی كه عجب، هلاكت كننده است بلكه با مذمت و یاد آوری عیب و نقص و بار گناهانی كه موجب خواری و آتش می گردند، قلع و قمعش نمایی.

و امید نیز برای دو چیز است:

اول - تا نفس برای انجام طاعات بر انگیخته گردد؛ چون كار خیر، سنگین است و شیطان از آن مانع و نفس هم به سوی كسالت و تنبلی مایل می باشد.

دوم - آیا تحمل سختیها را بر تو آسان گرداند؛ چون كسی كه با شناخت به دنبال مطلوبش باشد، هر چه در آن راه خرج نماید بر او آسان خواهد بود، مگر آن كس كه عسل را از كندو جمع آوری می كند را ندیده ای كه توجهی به گزیدن زنبور ندارد چون او در فكر شیرینی عسل است. فردی كه در طول روز، كار می كند و نهایت تلاش را می نماید (نه تنها مشقتی احساس نكرده بلكه) در گرفتن مزد، احساس لذت می نماید، كشاورز در فكر سختی گرما و سرما و رنج طول سال نیست؛ چون او به یاد محصول خود می باشد، پس ای شنونده! تلاش نما تا به كمال مطلوب برسی و در این راه بر رنج و گرفتاری صبر كن.

شاعر می گوید:

ما ضر من كانت الفردوس مسكنه ماذا تحمل من بوس و اقتار

تراه یمشی كئیبا خائفا و جلا الی المساجد یمشی بین اطمار

یعنی: آن كس كه بهشت مسكن اوست، از سختی و فقری كه تحمل می كند، ضرر نمی نماید .

او را می بینی كه ناراحت و هر سان در میان كهنه پوشان به سوی مسجد حركت می كند .

تا اینجا روشن شد كه اثر بندگی، بر پائی فرمانهای الهی و ترك گناه است و این كار نیز با نفس اماره انجام نمی پذیرد مگر آنكه تمایل و تشویق و ترس و هراسی در كار باشد، همانطوری كه حیوان سركش نیاز به كسی دارد كه از جلو او را بكشد و كس دیگری كه از پشت سر او را براند تا اگر در معرض دره و سقوط قرار گرفت، از طرفی شلاق بر او بنوازند و از طرف دیگر جو به او بدهند تا حركت كند و از پرتگاه نجات یابد.

و نیز كودك مغرور، به مدرسه نمی رود و درس نمی خواند مگر آنكه از طرفی پدر و مادر تشویقش كنند و از آن طرف دیگر، معلم او را از تنبلی و درس نخواندن بترساند، همچنین این نفسكه حیوانی سركش است، در كارهای مهم دنیا قرار گرفته كه ترس و خوف شلاق و راننده اوست و امید مانند غذا و كشنده اش، یاد بهشت و ثواب آن، نفس را تشویق كرده و به نیكیها متمایلش می سازد و آتش جهنم و عقوبتهایش، موجب هراس نفس و ترس او می گردد.