آيين بندگى و نيايش

آيين بندگى و نيايش0%

آيين بندگى و نيايش نویسنده:
مترجم: حسین غفاری ساروی
گروه: کتابخانه فلسفه و عرفان

آيين بندگى و نيايش

نویسنده: شیخ احمد بن فهد حلی
مترجم: حسین غفاری ساروی
گروه:

مشاهدات: 45987
دانلود: 8218

توضیحات:

آيين بندگى و نيايش
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 30 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 45987 / دانلود: 8218
اندازه اندازه اندازه
آيين بندگى و نيايش

آيين بندگى و نيايش

نویسنده:
فارسی

دیگر امید نمی رود كه بعد از آیات شریفه ذیل، ستایشگران و ثنا كنندگان، سخنی و ثنایی داشته باشند:

( فبای حدیث بعده یومنون ) ( 257 ) .

یعنی: پس به كدامین سخن بعد از این كتاب آسمانی، ایمان خواهند آورد؟ .

( ما فرطنا فی الكتاب من شی ء ) ( 258 ) .

یعنی: ما در كتاب، چیزی را فرو گذار نكردیم.

اگر شفا می خواهی و دوامی طلبی، شفا و دوا، در اوست و همو راه بی نیازی را نشان می دهد و وسیله ای است برای اجابت دعا، این ادعا در سه بخش تقدیم می گردد:

اول - شفا یافتن از دردها و مرضها:

بر خود لازم می دانیم كه مقدار كمی از آن را به عنوان شاهد بر مدعای خود بیاوریم والا آنقدر هست كه غیر از پیامبر و اوصیایش عليهم‌السلام كه مبین وحی الهی اند دیگران عاجزند.

الف - امام صادق عليه‌السلام از پدرانش عليهم‌السلام از پیامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده است كه فرمود:

764 - ( شكی الیه رجل و جعا فی صدره فقال: استشف بالقران فان الله عزوجل یقول: و شفاء لما فی الصدور ) (259)

یعنی: مردی از درد سینه اش نزد رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شكایت برد پیامبر فرمود: از قرآن شفا بطلب كه خداوند عزیز و جلیل می فرماید: (قرآن) درمان است برای آنچه در سینه هاست .

ب - شیخ صدوق از پیامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده است كه فرمود:

765 - ( شفاء امتی فی ثلاث: ایه من كتاب الله العزیز، او لعقه من عسل، او شرطه حجام ) .

یعنی: شفای امت من در سه چیز است: آیه ای از كتاب خداوند عزیز، لیسید عسل و نیشتر حجام .

ج - از حضرت باقر عليه‌السلام نقل است كه فرمود:

766 - ( من لم یبراه الحمد لم یبراه شی ء ) .

یعنی: كسی كه سوره حمد او را از بیماری نجات ندهد، چیزی او را نجات نخواهد داد .

د - از حضرت كاظم عليه‌السلام نقل است كه فرمود:

767 - ( من قرا ایه الكرسی عند منامه لم یخف الفالج، و من قراها فی دبر كل صلاه لم یضره ذوحمه ) .

یعنی: كسی كه هنگام خوابش، آیه الكرسی را بخواند، از بیماری فلج نهراسد. و كسی كه بعد از هر نماز آن را بخواند، هیچ صاحب نیشی به او ضرر نخواهد رساند .

ه - اصبغ بن نباته در حدیثی طولانی گوید: مردی در برابر امیر المؤمنین عليه‌السلام ایستاد و گفت: در شكم من آب زردی است آیا شفا دارد؟ فرمود:

768 - ( نعم بلا درهم ولا دینار ولكن تكتب علی بطنك ایه الكرسی و تكتبها و تشربها و تجعلها ذخیره فی بطنك فتبرا باذن الله تعالی ) .

یعنی: بلی، بدون درهم و دینار، آیه الكرسی را بر شكمت بنویس، همچنین آن را بنویس و بنوش و در شكم خود ذخیره اش كن كه به خواست خداوند متعال خوب خواهی شد .

دوم - طلب كفایت (كار گزاری خواستن):

این نیز زیاد است و ما به مقدار كمی از آن، بسنده می كنیم:

الف - حسین به احمد منقری گوید : شنیدم امام كاظم عليه‌السلام می فرماید:

769 - ( من استكفی بایه من القران من المشرق الی المغرب كفی اذا كان له یقین ) .

یعنی: كسی كه كه یقین داشته باشد، تنها یك آیه قرآن، او را از مشرق و مغرب عالم، بی نیاز می سازد .

ب - مفضل بن عمر از آن حضرت نقل كرده است كه فرمود:

770 - ( یا مفضل، احتجب من الناس كلهم بسم الله الرحمن الرحیم و بقل هو الله احد، اقراها عن یمینك و شمالك و من بین یدیك و من خلقك و من تحتك و من فوقك، و اذا دخلت علی سلطان جائر حین تنظر الیه فاقراها ثلاث مرات و اعقد بیدك الیسری ثم لا تفارقها حتی تخرج من عنده ) .

یعنی: ای مفصل!با بسم الله الرحمن الرحیم و با قل هو الله احد، خود را از تمام مردم بپوشان، آن را سمت راست و چپ و مقابل و پشت سرو پایین و بالای خودت بخوان و هرگاه بر حاكم ظالمی وارد شدی، نگاهت به او كه افتاد، آن را سه مرتبه بخوان و دست چپ خود را گره بزن، آن را باز نكن تا از نزدش خارج شوی.

ج - برای محفوظ ماندن از دزدها وقتی كه به سوی رختخواب می رود این آیه را بخواند:

( قل ادعوا الله او ادعوا الرحمن ) تا آخر سوره ( 260 ) كه در این مورد از امیر المؤمنین و ائمه عليه‌السلام روایت شده است كه:

771 - ( من قراهاتین الایتین حین یاخذ مضجعه لم یزل فی حفظ الله تعالی من كل شیطان مرید و جبار عنید الی ان یصبح ) .

یعنی: هر كس كه هنگام رفتن در رختخواب این دو آیه ار بخواند، تا صبح از شر هر شیطان سركش و زورگوی لجوج، در حفظ خداوند متعال خواهد بود .

د - از ائمه عليهم‌السلام بدین مضمون روایت شده است كه:

772 - ( خواندن انا انزلناه فی لیله القدر بر چیز كه ذخیره و پنهان شده، موجب حفاظت آن می شود ) .

773 - ه - برای محفوظ ماندن از شیطان، وقتی به بستر می رود، آیه سخرهرا بخواند:

( ان ربكم الله الذی خلق السموات و الارض تا رب العالمین ) ( 261 ) .

روایت شده است كه مردی این را از علی عليه‌السلام آموخت و بعد به قریه خرابی رفت، در آنجا خوابید ولی این آیه را نخواند، شیاطین او را در بر گرفتند به طوری كه شیطان، محاسن او را گرفته بود، رفیقش گفت: مهلتش بده، آن مرد بیدار شد و این آیه را خواند، در اینجا شیطان به رفیقش گفت: خدا بینی ات را به خاك مالیده است باید تا صبح از او حراست كنی.

آن مرد نزد امیر المؤمنین عليه‌السلام آمد و خبر را به آن حضرت رساند و گفت: در سخن تو شفا و راستی را دیدم، آنگاه بعد از طلوع آفتاب به آن محل رفت و دید موهای شیطان در آنجا پراكنده است.

و - از پیامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روایت شده است كه فرمود:

774 - ( من قرا اربع من اول البقره و ایه الكرسی و ایتین بعدها و ثلاث ایات من اخرها لم یر فی نفسه و ماله شیئا یكرهه، ولا یقربه شیطان، ولا ینسی القران ) .

یعنی: كسی كه چهار آیه از اول سوره بقره و آیه الكرسی و دو آیه بعدش و سه آیه آخر آن سوره را بخواند، در خود و مالش چیز ناخوشایندی نخواهد دید و شیطان به او نزدیك نشده، قرآن را نیز فراموش نخواهد كرد .

ز - از حضرت صادق عليه‌السلام روایت شده است كه فرمود:

775 - ( من دخل علی سلطان یخافه فقرا عندما یقابله كهیعص و یضم یده الیمنی كلما قرا حرفا ضم اصبعا ثم یقرا حم عسق و یضم اصابع یده الیسری كذلك ثم یقرا و عنت الوجوه للحی القیوم و قد خاب من حمل ظلماو یفتحهما فی وجهه كفی شره ) .

یعنی: هرگاه كسی بر پادشاهی وارد شد كه از او می هراسد، آن لحظه كه در برابرش قرار گرفت، كهیعص ( 262 ) را بخواند و دست راستش را جمع كند؛ به این صورت كه در وقت خواندن هر حرفی، انگشتی را جمع نموده، آنگاه حم عسق ( 263 ) را بخواند و انگشتهای دست چپش را همینطور جمع نماید سپس بخواند: و عنت الوجوه... ( 264 ) رویها در برابر خداوند زنده و پاینده، خوار گردیده اند و هر كس كه ستم كرد زیان نموده است.

سپس آن دو دست را در صورتش باز كند كه شر آن سلطان كفایت می شود .

ح - از حضرت كاظم عليه‌السلام روایت شده است كه فرمود:

776 - ( اذا خفت امرا فاقرا مائه ایه من القران من حیث شئت قم قل: اللهم ادفع عنی البلاء ثلاث مرات - ) .

یعنی: هرگاه از چیزی ترسیدی، صد آیه - از هر جای قرآن كه باشد - بخوان و بعد سه مرتبه بگو: خدایا! بلا را از من دفع كن .

ط - ( ابو عمران موسی بن عمران كسروی ) گوید: عبد الله بن كلببر ایمان حدیث كرد كه منصوبن عباساز سعد بن جناحاز سلیمان بن جعفری از حضرت رضا عليه‌السلام از پدرش نقل كرده است كه فرمود:

777 - ابو المنذر هشام سائب كلبی بر امام صادق عليه‌السلام وارد شد، حضرت به او فرمود: آیا تو همان كسی هستی كه قرآن تفسیر می كنی؟ عرض كرد: بلی، فرمود: مرا از این آیه با خبر ساز كه خداوند عزیز و جلیل می فرماید:

( و اذا قرات القران جعلنا بینك الذین لا یومنون بالاخره حجابا مستورا ) . ( 265 ) .

یعنی: هرگاه قرآن بخوانی، میان تو و آنانكه به آخرت ایمان ندارند، پرده پوشیده ای قرار می دهیم .

كدام (آیه از) قرآن است كه وقتی رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن را می خواند، از آنان پوشیده می ماند؟

گفت: نمی دانم.

فرمود: پس چگونه ادعای تفسیر قرآن را داری؟

گفت: ای فرزند رسول خدا؟ اگر صلاح بدانی آن را به من بیاموز و بخشش فرما.

فرمود: یك آیه در سوره كهف، یك آیه در سوره نحل و یك آیه در سوره جاثیه است كه از این قرارند:

( افرایت من اتخذ الهه هویه و اضله الله علی علم و ختم علی سمعه و قلبه و جعل علی بصره غشاوه فمن یهدیه من بعد الله افلا تذكرون ) ( 266 ) .

یعنی: آیا دیدی كسی را كه هوی و هوس خویش را معبود قرار داد و چون حق را دانست ولی آن را نپذیرفت، خواند سبحان او را گمراه نمود و بر گوش و قلبش، مهر زده در برابر دیدش پرده افكند؟ پس چه كسی بعد از خدا می تواند او را هدایت كند؟ آیا متذكر نمی شوید .

( اولئك الذین طبع الله علی قلوبهم و سمعهم و ابصار هم و اولئك هم الغافلون ) ( 267 ) .

یعنی: آنان كسانی هستند كه خدا بر قلبها و گوشها و چشمهایشان مهر نهاد، اینان همان غافلان اند .

( و من اظلم ممن ذكر بایات ربه فاعرض عنها و نسی ما قدمت یداه انا جعلنا علی قلوبهم اكنه ان یفقهوه و فی اذانهم و قرا وان تدعهم الی الهدی فلن یهتذوا اذا ابدا ) . ( 268 ) .

یعنی: كیست ستمكارتر از كسی كه متذكر آیات پروردگارش گردید اما از آن اعراض نمود و كارهای گذشته اش را فراموش كرد، ما هم (در مقابل) بر قلبهایشان پوشش افكندیم تا نفهمند و گوشهایشان را سنگین نمودیم، اگر اینان را به هدایت بخوانی، هرگز هدایت نخواهند یافت .

كسروی گوید: این را به مردی از اهل همدانآموختم كه دیلماو را اسیر كردند بود، این سه آیه را متذكر شد، می گوید: از محله ها و كمینگاههایشان می گذشتم ولی نه مرا می دیدند و نه چیزی به من می گفتند تا به دیار اسلام وارد شدم.

ابو منذر گوید: آن را به قومی كه در كشتی سوار شده از كوفه به بغداد می رفتند، آموختم، به همراه آن قوم، هفت كشتی خارج شده بود، از آن هفت تا شش كشتی مورد دستبرد راهزنها قرار گرفت ولی آن كشتی كه این آیات در آن خوانده شده بود، سالم ماند.

در روایتی آمده است: مردی كه از او سوال شد این آیات در كجای قرآنند حضرت خضر عليه‌السلام بود.

ی - برای گشوده شدن كسی كه بسته شده، این آیات بر كاغذ نوشته بر او آویزان گردد:

( بسم الله الرحمن الرحیم انا فتحنا لك فتحا مبینا لیغفر لك الله ما تقدم من ذنبك و ما تاخر و یتم نعمته علیك و یهدیك صراطا مستقیما ) ( 269 ) .

یعنی: به نام خداوند رحمان، ما برای تو فتحی آشكار قرار دادیم تا خدا نسبت گناهیكه مشركین به تو می داده اند و خواهند داد را برطرف سازد و نعمتش را بر تو به اتمام رسانده، تو را به صراط مستقیم هدایت نماید .

سپس سوره نصر ( 270 ) و بعد از آن، آیات ذیل نوشته شود:

( و من ایاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكوا الیها و جعل بینكم موده و رحمه ان فی ذلك لایات لقوم یتفكرون ) ) ( 271 ) .

یعنی: از نشانه های خدا این است كه برایتان از جنس خودتان همسر آفرید تا در كنارش آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت قرار داد كه در آن نشانه هایی است برای قومی كه فكر می كنند .

( ادخلوا علیهم الباب فاذا دخلتموه فانكم غالبون ) ) ( 272 ) .

یعنی: شما بر آنان از این در، در آیید، چون در آمدید محققا بر آنان غالب خواهید شد ( 273 ) .

( ففتحنا ابواب السماء بماء منهمر و فجرنا الارض عیونا فالتقی الماء علی امر قد قدر ) ( 274 ) .

یعنی: درهای آسمان در گشودیم و سیلابی از آسمان فرو ریختیم و در زمین چشمه ها جاری ساختیم تا آب آسمان و زمین بر اساس تقدیر الهی پیوستند .

( قال رب اشرح لی صدری و یسر لی امر و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی ) ( 275 ) .

یعنی: (موسی) گفت: پروردگارا! سینه ام را فراخ گردان، كارم را برایم آسان كن و گره از زبانم بگشا، تا سخن مرا دریابند .

( و تركنا بعضهم یومئذ یموج فی بعض و نفخ فی الصور فجمعناهم جمعا ) ( 276 ) .

یعنی: در آن روز، گروهی از ایشان را رها می كنیم تا بر گروه دیگر موج زنند و در صور كه دمیده شد؛ آنان را جمع می نمایم .

كذلك حللت فلان بن فلانه بنت فلانه .

یعنی: این چنین فلانی فرزند زن، دختر فلان زن را آزاد كردم .

( لقد جاءكم رسول من انفسكم عزیز علیه ما عنتم حریص علیكم با لمومنین رووف رحیم فان تولوا فقل حسبی الله اله الا هو علیه توكلت و هو رب العرش العظیم ) ( 277 ) .

یعنی: از میان خودتان پیامبری نزدتان آمد كه رنج بردنتان بر او گران بوده، بر نجات شما حرص می ورزد و نسبت به مومنین رئوف و رحیم است، اگر روی بر تافتند بگو: الله مرا كافی است كه جر او معبودی نیست، بر وی توكل می كنم كه پروردگار عرش عظیم است.

سوم - آیاتی كه مربوط به اجابت دعا است

هر جای قرآن صلاحیت این را دارد كه بعد از آن، دعا مستجاب گردد كه در باب آداب دعا گذشت ( 278 ) با این وصف، در بعضی از مواج قرآن، مستجاب دعا تاكید شده كه از این قرار است:

الف - حضرت صادق از پدرش از پدرانش از پیامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل كرده است كه فرمود:

778 - ( لما اراد الله عزوجل ان ینزل فاتحه الكتاب و ایه الكرسی و شهد الله و قل اللهم مالك الملك الی قوله بغیر حساب تعلقن بالعرش ولیس بینهن و بین الله حجاب فقلن: یا رب، تهبطنا الی دار الذنوب والی من یعصیك و نحن بالطهور و القدس متعلقات! فقال سبحانه: و عزتی و جلالی ما من عبد قرا كن فی دبر كل صلاه الا اسكنته حظیره القدس علی ما كان فیه، والا نظرت الیه بعینی المكنونه فی كل یوم سبعین نظره، والا قضیت له فی كل یوم سبعین حاجه ادناها المغفره، والا اعذته من كل عدو نصرته علیه، ولا یمنعه دخول الجنه الا الموت ) .

یعنی: چون خداوند عزیز و جلیل خواست فاتحه الكتاب و ایه الكرسی و شهد الله ( 279 ) و قل اللهم مالك الملك تا بغیر حساب ( 280 ) را نازل كند، بر عرش معلق شدند در حالی كه بینشان و خدا هیچ حجابی نبود، گفتند: پروردگارا! ما را به دیار گناهان به سوی كسانی كه تو را معصیت می كنند فرود می آورد و حال آنكه ما به طهارت و نزهت معلقیم. خداوند سبحان فرمود: به عزت و جلالم قسم! كه هیچ بنده ای بعد از هر نمازش شما را نخواند مگر آنكه: او را در بهشت - با هر چه در آن است - سكنی می دهم، با نظر مخصوص خود، هر روز هفتاد مرتبه به او می نگرم، هر روز هفتاد حاجت را برایش روا می كنم كه كمترینش آمرزش است، از هر دشمنی پناهش داده و بر او یاریش می دهم، و جر مرگ، چیزی مانع ورود او به بهشت نمی گردد .

ب - در روایتی دیدم آمده است:

779 - ( ان الدعا بعد قراءه الجحد عشر مرات عند طلوع الشمس من یوم الجمعه، مستجاب ) .

یعنی: دعا بعد از ده مرتبه خواند سوره جحد ( 281 ) هنگام طلوع آفتاب روز جمعه، مستجاب است .

ج - امیر المؤمنین عليه‌السلام نقل شده است كه فرمود:

780 - ( من قرا مائه ایه من ای ای القران شاء ثم قال: یا الله سبع مرات فلو دعا علی صخره لفلقها الله تعالی ) .

یعنی: هر كس كه صد آیه از هر جای قرآن بخواند، بعد هفت مرتبه بگوید: یا الله! اگر بر صخره هم دعا كند، خداوند متعال آن را می شكافد .

خاصیتهای مختلف

الف درست از حضرت صادق عليه‌السلام نقل كرده است كه فرمود:

781 - ( قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : من قرا الهیكم التكاثر عند النوم و قی فتنه القبر ) .

یعنی: رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: كسی كه هنگام خواب الهیكم التكاثر ( 282 ) را بخواند، از عذاب قبر در امان خواهد بود .

ب - از حضرت صادق عليه‌السلام روایت شده است كه فرمود:

782 - ( وقع مصحف فی البحر فوجدوه وقد ذهب ما فیه الا هذه الایه: الا الی الله تصیر الامور ) . ( 283 ) .

یعنی: نوشته ای در دریا افتاده بود، آن را گرفتند (دیدند) هر چه در آن بود رفته است مگر این آیه (كه می گوید): آگاه باشید! كه همه چیز به سوی خدا بر می گردد .

ج - حضرت صادق عليه‌السلام سوال شد كه آیا قرآن و فرقان دو چیزند یا یك چیز؟ فرمود:

783 - ( القران جمله الكتاب و الفرقان المحلكم الواجب العمل به ) .

یعنی: قرآن، به تمام كتاب گفته می شود و فرقان، به آیات محكمی كه عمل بدان واجب است .

د - اولین چیزی كه نازل شد این آیه است:

( بسم الله الرحمن الرحیم اقرء باسم ربك ) ( 284 ) .

و آخرینش:

( اذا جاء نصر الله و الفتح ) ( 285 ) .

ه - امیر المؤمنین عليه‌السلام فرمود:

784 - ( من قرا قل هو الله احد حین یاخذ مضجعه ثلاث مرات و كل الله به خمسین الف ملك یحرسونه لیلته ) .

یعنی: هر كسی كه قل هو الله احد ( 286 ) را هنگام خواب سه مرتبه بخواند، خداوند پنجاه هزار ملك را بر او موكل می نماید تا در آن شب حراستش كنند .

و شیخ صدوق در كتاب توحید نقل كرده است كه:

785 - ( انها كفاره خمسین سنه ) .

یعنی: این كار، كفاره پنجاه سال خواهد بود .

و - ابو بكر خضرمی از حضرت صادق عليه‌السلام نقل كرده است كه فرمود:

786 - ( من كان یومن بالله و الیوم الاخر فلا یدع ان یقرا فی دبر الفریضه بقل هو الله احد فانه من قراها جمع الله له خیر الدنیا و خیر الاخره، و غفر له ولو الدیه و ما تولد ) .

یعنی: كسی كه به خدا و روز آخرت ایمان دارد، خواندن قل هو الله احد را بعد از نماز واجب ترك نكند كه هر كس آن را بخواند، خداوند خیر دنیا و آخرت را برایش جمع كرده، خودش و والدینش و فرزندانش بخشیده خواهند شد .

ز - حماد بن عیسی از امیر المؤمنین عليه‌السلام روایت كرده است كه فرمود:

787 - ( قال رسول الله: الا اعلمك دعاء لا تنسی القران؟ قل: اللهم ارحمنی بترك معاصیك ابدا ما ابقیتنی، و ارحمنی من تكلف ما لا یعنینی، و ارزقنی حسن النظر فیما یرضیك، و الزم قلبی حفظ كتابك كما علمتنی، و ارزقنی ان اتلوه علی النحو الذی یرضیك عنی. اللهم نور بكتابك بصری، و اشرح به صدری، و اطلق به لسانی، و استعمل به بدنی، و قونی به علی ذلك و اعنی علیه، انه لا یعین علیه الا انت لا اله الا انت ) .

یعنی: رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: آیا دعایی به تو بیاموزم كه قرآن را فراموش نكنی؟ بگو: خدایا! بر منم رحم كن كه گناهانت را تا زنده ام همیشه ترك نمایم و رحم نما برای زحمت و رنج چیزی كه برایم اهمیت و فایده ای ندارد. خوش بینی در چیزهایی كه تو را از من راضی می سازد، روزی ام فرما و قلب مرا ملزم به حفظ كتاب خودت نما، همانگونه كه آن را به من آموختی تلاوت آن را به شكلی كه تو از من راضی باشی، روزی ام كن. خدایا! با كتابت، دیده ام را نورانی، سینه ام را به آن گشاده، زبانم را بدان گویا و بدنم را عامل بدان قرار ده و بر این كار تقویتم فرما و كمكم كن كه كمك كاری بر این امر جز تو نیست و معبودی جز تو وجود ندارد .

جماد گوید: یكی از یاران ما این روایت را از ولید بن صبیحاز حفص اعور از حضرت صادق عليه‌السلام نقل كرده است.

788 - ( من مضی علیه یوم واحد ولم یصل فیه بقل هو الله احد قیل له یوم القیامه: یا عبد الله، لست من المصلین ) .

یعنی: كسی كه یك روز بر او بگذرد ولی در آن روز نمازی با قل هو الله احد نخواند، روز قیامت به او گفته می شود: ای بنده خدا! تو از نماز گزاران نیستی.

ط - و از آن حضرت است كه:

789 - ( من مرت له جمعه لم یقرا فیها بقل هو الله احد ثم مات مات علی دین الی لهب ) .

یعنی: كسی كه جمعه ای بر او بگذرد (و هفته اش بسر آید) ولی در آن با قل هو الله احد (نمازی) نخواند، بعد بمیرد، بر دین ابی لهب مرده است .

ی - و نیز از آن حضرت است كه فرمود:

790 - ( من اصابه مرض او شده ولم یقرا فی مرضه او شدته قل هو الله احد ثم مات فی مرضه او شدته فهو من اهل النار ) .

یعنی: كسی كه سختی یا مرضی به او برسد و در آن مرض یا سختی، قل هو الله احد را نخواند و در آن بمیرد، از اهل آتش خواهد بود .

ك - ابوالقاسم بن سلیمان از حضرت صادق عليه‌السلام نقل كرده است كه فرمود:

791 - ( قال ابی عليه‌السلام : ما ضرب رجل القران بعضه ببعض الا كفر ) .

یعنی: پدرم فرمود: كسی پاره ای از قرآن را به پاره دیگر نزد، مگر آنان كافر گشت ( 287 ) .

ل - عامر بن عبد الله بن خزاعه از حضرت صادق عليه‌السلام نقل كرده است كه فرمود:

792 - ( ما من عبد یقرا اخر الكهف ) (288) الا یتیقظ فی الساعه التی یرید

یعنی: هیچ بنده ای آخر سوره كهف را نخواند مگر آنكه در ساعتی كه خواست، بیدار می شود .

م - از زهری نقل است كه گوید: به حضرت امام زین العابدین عليه‌السلام عرض كردم:

793 - ( ای الا عمال افضل؟ قال: الحال المرتحل. قلت: و ما لحال المرتحل؟ قال: فتح القران و ختمه كلما احل باوله ارتحل فی اخره ) .

یعنی: كدام عمل افضل است؟ فرمود: آن عمل كه می آید و كوچ می كند، عرض كردم: چه عملی است كه می آید و كوچ می كند؟ فرمود: گشودن قرآن و به انجام رساندنش، (به طوری كه) هر زمان از اولش در آید، به آخرش كوچ نماید .

ن - از حضرت باقر عليه‌السلام نقل است كه فرمود:

794 - ( من قرا بنی اسرائیل فی كل لیله جمعه لم یمنت حتی یدرك القائم عليه‌السلام و یكون معه، و من قرا سوره الكهف كل لیله جمعه لم یمت الا شهیدا و بعثه الله مع الشهداء ) .

یعنی: هر كس كه سوره بنی اسرائیل (اسراء) را در هر شب جمعه بخواند تا حضرت قائم (عج) را ندیده نمی میرد و با آن حضرت خواهد بود و هر كس كه در هر شب جمعه سوره كهف را بخواند نمی میرد مگر با شهادت و خداوند متعال او را با شهدا مبعوث می نماید .

س - از آن حضرت است كه:

795 - ( من اوتر بالمعوذتین و قل هو الله احد قیل له: یا عبد الله، ابشر فقد قبل و ترك ) .

یعنی: كسی كه در نماز وتر، معوذتین ( 289 ) و قل هو الله احد را بخواند، به او گفته می شود: ای بنده خدا! تو را بشارت باد كه (نماز) وترت قبول گردید .

ع - عمران یزید گوید : حضرت صادق عليه‌السلام فرمود:

796 - ( من قرا قل هو الله احد حین یخرج من منزله عشر مرات لم یزل من الله فی حفظ و كلاءه حتی یرجع اله منزله ) .

یعنی: كسی كه هنگام خروج از منزلش ده مرتبه قل هو الله احد را بخواند، از جانب خدا در حافظ و حمایت خواهد بود تا به منزلش باز گردد .

ف - برای كرمی كه خربزه ها و زراعت را می خورد، بر چهار نی یا چهار كاغذ نوشته شده بر چهار نی در چهار جهت زمین خربزه یا مزرعه قرار ده شود:

( ایها الدود، ایها الدواب و الهوام و الحیوانات، اخرجوا من هذه الارض و الرزع الی الخراب كما خرج ابن متی من بطن الحوت فان لم تخرجوا ارسلت علیكم: ).

( شواظ من نار و نحاس فلا تنتصران ) ( 290 ) .

( الم تر الی الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا فماتوا ) (291)

( اخرج منها فانك رجیم ) ( 292 ) .

( فخرج منها خائفا یترقب ) ( 293 ) .

( سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی ) ( 294 ) .

( كانهم یوم یرونها لم یلبثوا الا عشیه او ضحیها ) ) ( 295 ) .

( فاخر جناهم من جنات و عیون ) ( 296 ) .

( و زروع و مقام كریم و نعمه كانوا فیها فاكهین ) ( 297 ) .

( فما بكت علیهم السماء و الارض و ما كانوا منظرین ) ( 298 ) .

( اخرج منها فما یكون لك ان تتكبر فیها فاخرج انك من الصاغرین ) ( 299 ) .

( اخرج منها مذووما مدحورا ) ( 300 ) .

( فلنا تینهم بجنود لا قبل بها و لنخر جنهم منها اذله و هم صاغرون ) ( 301 ) .

یعنی: ای حیوان! ای جنبندگان و زهر داران و حیوانات! از این زمین و مزرعه به جای خرابی بروید همچنانكه فرزند متی ( 302 ) از شكم ماهی بیرون رفت كه اگر نروید بر شما می فرستم:

- شراره ای از آتش و مس كه یاری نگردید.

- آیا ندیدی كسانی را كه از ترس مرگ از دیار خود خارج شدند - در حالی كه هزاران نفر بودند - اما خدا به آنان فرمان مرگ داد، آنان هم مردند.

- از آنجا خارج شود كه تو را نده شده ای.

- از آنجا خارج شد در حالی كه می ترسید و مراقب بود.

- منزه است آنكه شبانه بنده اش را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد.

- آن روز كه اینان قیامت را ببینند، گویا نخوابیده اند مگر یك شب یا به همراه روزش.

- پس آنان را از باغها و چشمه ها اخراج كردیم.

- و كشتزارها و مقام كریم و نعمتی كه از آن برخوردار بودند.

- پس نه آسمان بر اینان گریست و نه زمین و نه مهلتی به آنان داده شد.

- از آنجا خارج شو، تو را نسوزد كه در آن تكبر و روزی، از آنجا خارج شو كه تو از فرو ما یگانی.

- از آنجا با حالت نكوهیده و سرافكنده خارج شو.

- لشكرهایی بر آن و راد آوریم كه تابش را نداشته باشند و هر آینه ایشان را از آنجا با ذلت و خواری خارج می نماییم .

ص - سمره بن جندب گوید : رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

797 - كسی كه وضو ساخته به سوی مسجد برود و در حال خروج از منزلش، بگوید:

( بسم الله الذی خلقنی فهو یهدین ) .

یعنی: به نام خدا، آن كس كه مرا خلق كرد، پس همو هدایتم می كند .

خداوند متعال او را به ایمان درستی هدایت می نماید. و آنگاه كه بگوید:

( والذی هو یطعمنی و یسقین ) .

یعنی: همان خدایی كه مرا غذا می دهد و سیرابم می كند، خداوند عزیز و جلیل، او را از غذای بهشت بهره ور و از نوشیدنی آنجا سیراب می سازد. و وقتی كه بگوید:

( و اذا مرضت فهو یشفین ) .

یعنی: چون بیمار شوم، او شفایم می دهد .

خداوند متعال آن را كفاره گناهانش قرار می دهد. و هنگامی كه بگوید:

( و الذی یمیتنی ثم یحیین ) .

یعنی: خدایی كه مرا می میراند و سپس زنده ام می كند .

خداوند متعال او را چون شهدا می میراند و چون اهل سعادت زنده اش می كند، و آنگاه كه بگوید:

( والذی اطمع ان یغفر لی خطیئتی یوم الدین ).

یعنی: همان خدایی كه چشم امید دارم روز قیامت خطایم را بیامرزد .

خداوند متعال تمام خطاهایش را می بخشد اگر چه بیشتر از كف دریا باشد.

و وقتی كه بگوید:

( رب هب لی حكما و الحقنی بالصالحین ) .

یعنی: پروردگار! به من حكمت عطا كن و مرا به صالحین ملحق گردان .

خداوند متعال به او حكمت داده به صالحین گذشته و صالحین آینده ملحقش می نماید. و هنگامی كه بگوید:

( و اجعل لی لسان صدق فی الاخرین ) .

یعنی: زبانی راستگو میان اقوام آینده عطایم كن.

خداوند عزیز و جلیل، برایش برگه سفیدی می نویسد كه فلانی فرزند فلانی از راستگویان است. و وقتی كه بگوید:

( و اجعلنی من ورثه جنهه النعیم ) .

یعنی: مرا از وارثان بهشت پر نعمت قرار بده.

خداوند عزیز و جلیل منزلهایی در بهشت به وی عطا خواهد كرد. و هنگامی كه بگوید:

( و اغفر لابی انه كان من الضالین ) ( 303 ) .

سر پرست و پرورش دهنده مرا بیامرز كه او از گمراهان است.

خداوند متعال پدر و مادرش را می آمرزد.

ق - از پیامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روایت شده است كه فرمود:

798 - ( من قرا هذه الایه عند منامه: قل انما انا بشر مثلكم الی اخر السوره، سطع له نور الی المسجد الحرام حشو ذلك النور ملائكه یستغفرون له حتی یصبح ) .

یعنی: هر كس كه هنگام خوابش این آیه را بخواند: قل انما انا بشر مثلكم ( 304 ) تا آخر سوره، نوری از او تا مسجد الحرام می درخشد كه در حاشیه آن نور، ملائكه هستند و تا صبح برایش استغفار می كنند .