نشانی بهشت

 نشانی بهشت 0%

 نشانی بهشت نویسنده:
گروه: امام رضا علیه السلام

 نشانی بهشت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: حسین علوی مهر
گروه: مشاهدات: 4221
دانلود: 1656

توضیحات:

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 91 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 4221 / دانلود: 1656
اندازه اندازه اندازه
 نشانی بهشت

نشانی بهشت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

. تذکراین کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنین عليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام گردیده است.

نشانی بهشت

چهل درس زندگی از نگاه ائمهعليهم‌السلام

نویسنده: حسین علوی مهر

.

تقدیم به ساحت مقدس امام رؤف و پناهگاه همه شیعیان امام هشتم علی بن موسی الرضا عليه‌السلام علیه آلاف التحیه والثناء

مقدمه

اهل بیتعليهم‌السلام گنجوران دانش اند. رودها و جویبارهای دانش که

مزرعه ی جان انسان را در چهارده قرن اخیر سیراب و شاداب ساخته

است، از بلندای قامت آسمانی این کوه نور، سرچشمه می گیرد. امام

عالمان و عارفان علیعليه‌السلام فرمود: «ینحدر عنّی السیل و لا یرقی

الی الطیر » آبادانی و شادابی دیارعلم و آگاهی؛ از تلالوء فروزنده ی

دانش این خاندان است که پیامبر اعظمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «انا مدینه العلم وعلی بابها .»

دانش اهل بیتعليهم‌السلام از جنس دریافتنی است نه آموختنی،

علم حضوری است نه حصولی و این از آن جهت است که

آنان حقیقت علم را با جان آسمانی خویش دریافته اند. حضرت علیعليه‌السلام در وصف عارفان )که خود آن حضرت مولای آنان

است( فرمود: «هجم بهم العلم علی حقیقه البصیره و باشروا روح الیقین .»

پیامبر اعظمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سرسلسله ی این خاندان نور و روشنایی، هر چند

که خود درس ناخوانده و مکتب نرفته بود، اما پیام و رسالت او،

تلاوت و خواندن، آموختن و فرا گرفتن و علم و آگاهی بود.

رسالت او با «اقراء » آغازشد و با دانش وبینش که جان های شیفته

را سرشار می کرد، تداوم یافت.( هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ )

او با رسالت خویش، جان های مرده را از مرداب روزمرگی

و ضلالت ها تا باغستان بهشتی حیات و زندگی، رهنمون شد

و انسان اسیر در کژراهه ها و پرت گاه های تباهی را به شاهراه

نشانی بهشت هدایت و صراط مستقیم فرا خواند و در تن مرده ی آدمیت روحی دوباره دمید:( إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ) و بار گران جهل و نادانی را

از دوش آنان فرو نهاد( وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ )

و خاندان آن حضرت نیز که از چشمه ی حیات او سیراب بودند؛

همانند آن بزرگ، خورشید دانش و آگاهی را در گذرگاه اعصار فرا راه

جویندگان دانش و بصیرت، تابان و فروزان نگه داشتند و با بهره مندی

از انوار الهی او، مسیر پویندگان را روشن و جان جویندگان را

تابناک و سرشار ساختند.

و امروز در عصر جاهلیت مدرن نیز، آنچه غبار راه انسان کمال

جوی را فرو می نشاند و راه او را می تواند روشن کند بهره گیری

و بازگشت به سرچشمه ی همان دانش و بصیرتی است که پیامبر

اعظم و خاندان پاک و مطهر اوعليهم‌السلام به انسان هدیه کردند و شاید

امروز بیش از هر روز و روزگاری، انسان به آنچه پیامبر رحمت

و آگاهی برای بشریت به ارمغان آورده نیازمند و محتاج باشد.

بی تردید کاوش در سرچشمه های نور اهل بیتعليهم‌السلام و

بازخوانی سیره و آموزه های آن بزرگواران در روزگار ما مانند

همه ی روزگاران خدمتی بزرگ به انسانیت است خدمتی که

فراتر از آن، خدمتی متصور نیست و از این روی بر تمامی کسانی

که دل آنان برای انسان می تپد فرض است که با ژرف اندیشی و

ژرف کاوی در معارف اهل بیتعليهم‌السلام گوهرهای ناب و آموزه های

رهایی بخش این گنجینه ی عظیم و الهی را استخراج کنند و به

بشر تشنه و جگر سوخته ی عصر حاضر ارائه نمایند.

بر حسب وظیفه در جوار بارگاه عالم آل محمدعليه‌السلام برای

تمامی رهروان این راه و تمامی کسانی که در مسیر احیای امر

اهل بیتعليهم‌السلام و تعلیم و تعلم معارف و علوم این خاندان مطهر

تلاش و کوشش می کنند به ویژه اساتید بزرگوار و گرانمایها ی

که در تالیف و تنظیم این مجموعه ی ارزشمند نقش داشته اند

طلب سلامتی وبهروزی می کنیم و توفیق آنان را از درگاه حیّ علیم خواستاریم.

از زایران عزیز نیز می خواهیم نعمت بین ظیر زیارت پاره ی

تن رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را با بهره گیری از اندیشه، کلام و سیره ی آن امام

همام به فرصتی برای تامین نیازهای معنوی و فکری خود تبدیل نمایند

و با مطالعه ی آثار ارزشمندی مانند این مجموعه، توشه های سعادت و

کمال را برای دنیا و آخرت خود برگیرند و خدمتگزاران خود، در این

آستان مقدس را نیز از دعا فراموش نکنند.

معاونت تبلیغات وارتباطات اسلامی

آستان قدس رضوی

پیشگفتار

سخنان اهل بیتعليهم‌السلام پس از قرآن مهم ترین منبع دینی به شمار می رود. قرآن و سنت دو یادگار گران بهای پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برای ما مسلمانان است که پیروی از آنها مانع گمراهی و ضلالت خواهد بود. این احادیث که زوایای پنهان فراوان دارد دنیای بزرگی از دانش و معرفت برای بشریت به همراه دارد و هر جمله کوتاه آن درس بزرگی برای ما انسان ها خواهد بود.بدون تردید این سخنان می تواند سرمشق و راهنمای خوبی در زندگی باشد و اهمیت آن وقتی روشن می شود که آن را در متن زندگی پیاده کنیم و به آنها عمل نماییم.

نوشتاری که در پیش رو دارید گلچینی از احادیث امام هشتم علی بن موسی الرضاعليه‌السلام است که در مجموع چهل حدیث و درس زندگی است، این احادیث در موضوعات متنوعی از جمله دین شناسی، عقاید، زندگی و رفتار با خانواده، اخلاق فردی و اجتماعی، احکام و فلسفه آن با شرح کوتاهی مورد بحث قرار گرفته است.

از خداوند متعال خواهانیم که با مطالعه این سخنان و عمل به آنها رابطه ی ما را با امام رضاعليه‌السلام بیشتر نموده، زیارتش را در دنیا و شفاعتش را در آخرت نصیب همه ما بگرداند.

در آخر از همه کسانی که در پدید آوردن این مجموعه همکاری داشته اند تقدیر و تشکر می شود.

آمین یا ربّ العالمین

قم

حسین علوی مهر

دین و دین داری

اشاره

ایمان

امام رضاعليه‌السلام فرمود: «الایمَانُ عَقدُ بِالقَلبِ و لَفظ باللسَانِ و عَمَل بِالجَوَارِحِ و لایکونُ الاِیمانُ اِلَّا هَکذا»(۱).

ایمان اعتقاد قلبی و جاری کردن آن بر زبان و عمل با اعضای بدن است و تحقق ایمان جز این نمی باشد.

شرح: طبق این روایت ایمان دارای سه شاخصه است اعتقاد قلبی در مسائل اعتقادی، جاری کردن شهادتین بر زبان و عمل کردن به فرامین الهی، هر کدام از این موارد نباشد ایمان شخص دارای اشکال است. با توجه به آیات قرآن و روایات اسلامی علم و یقین به اعتقادات و مسائل دینی برای ایمان داشتن کافی نیست. حتی اگر کسی شهادتین را بر زبان جاری کرد و قلباً معتقد به وجود خدا و پیامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و قرآن کریم و کتاب های آسمانی دیگر و آخرت باشد، اما عمل به دین نکند، نماز نخواند، روزه نگیرد و اعمال جوارحی را انجام ندهد، ایمان چنین شخصی نیز صحیح نیست، برای تحقق ایمان غیر از علم و یقین و اعتقاد قلبی و شهادتین، تسلیم در برابر خداوند و اجرای تمام فرمان هایی که او داده است لازم می باشد و منظور تسلیم شدن در ظاهر و باطن در برابر حق و فرمان های او است به همین جهت قرآن هر جا مسأله ی ایمان را مطرح می کند در کنار آن عمل صالح را نیز بیان می نماید یعنی ایمان باید عمل صالح به دنبال داشته باشد، در آیات قرآن حدود ۷۰ بار ایمان را مطرح کرده و در کنار آن عمل

________________________________________

۱- عیون اخبارالرضاعليه‌السلام ، ج۲، ص ۲۰.

صالح نیز آمده است.(۱)

قرآن کریم عده ای را معرفی می کند که( وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا ) (۲) … » یقین و معرفت به دین داشته اما باز هم کافرند و دین را انکار می کنند زیرا تسلیم خداوند نیستند و عمل صالح نسبت به دین ندارند.

اباصلت از اصحاب امام هشتمعليه‌السلام درباره ایمان از آن حضرت سؤال می کند؟ حضرت می فرماید: ایمان با سه چیز تحقق پیدا می کند، یکی اعتقاد قلبی (به خدا، نبوت، معاد و … ) و گفتار زبانی (شهادتین) و عمل کردن با جوارح و اگر کسی این سه را نداشته باشد ایمان ندارد.

_________________________________________

۱- از جمله بقره/۲۵، ۸۲، ۲۷۷، آل عمران/ ۵۷، نساء/۵۷، ۱۲۲، ۱۷۳، مائده / ۹ و ۹۳ و … ر ک؛ معجم.

۲- نمل/۱۴

حقیقت ایمان

امام علی بن موسی الرضاعليه‌السلام می فرماید: «لَایسَتکمِلَ عبدٌ حَقِیقَهَ الایمَانِ حَتَّی یَکونَ فِیهِ خِصَال ثَلاَثٌ: التَّفقُّهُ فیِ الدِّین و حُسنَ التَّقدِیرِ فی المَعیشَهِ و الصَّبرُ عَلَی الرَّزَیَا»(۱) .

هیچ بنده ای به حقیقت ایمان نمی رسد مگر این که دارای سه ویژگی باشد: شناخت در دین، برنامه ریزی صحیح در زندگی، شکیبایی بر سختی ها و ناگواری های زندگی.

شرح: در این حدیث امام رضاعليه‌السلام سه برنامه زندگی برای رسیدن به حقیقت ایمان بیان می فرماید:

شناخت در دین: اسلام مسلمانی می خواهد که نسبت به دین خود آشنا و آگاه باشد، مسلمان و مؤمن آگاه، به گرد گناه نمی رود، شبهات در او تأثیر ندارد، انحرافات فکری ایمان او را سست نمی کند اما انسان جاهل زود آسیب می پذیرد و بر اثر کارهای جاهلانه هم به خود و هم به دین خود آسیب می زند، فریب می خورد، ظواهر و تبلیغات به سرعت در او تأثیر می گذارند. مسلمان باید اوقاتی از زندگی خود را به آشنایی با مسائل دین بپردازد، تا جایی که برخی از علماء آموختن پاره ای از مسائل دینی را واجب دانسته اند. آموختن بخشی از دین از جمله معرفت خدا و اعتقادات واجب عینی و بخشی دیگر مانند احکام نماز و

_________________________________________

۱- تحف العقول، ص ۵۲۵، بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۳۹ و مسند الامام الرضاعليه‌السلام ، ج ۱، ص ۲۸۵. برخی دانشمندان از روایت «طلب العلم فریضه علی کل مسلمٍ و مسلمه» نیز همین استفاده را کرده اند که بعضی علم ها از علوم دینی واجب نفسی یا عینی است و بر هر فردی واجب است و برخی دیگر به عنوان مقدمه ی واجب، واجب می شود. ر.ک: استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص ۳۰-۳۲.

روزه واجب مقدّمی است یعنی به عنوان مقدمه یک عمل واجب مانند نماز و روزه، آموختن احکام آن واجب است، علت آن هم روشن است زیرا وقتی یک عمل صحیح و درست انجام می شود که آگاهی کامل به احکام و جزئیات آن باشد.

برنامه ریزی صحیح در زندگی و مخارج آن: انسان مسلمان باید در هزینه زندگی برنامه ریزی خوب داشته باشد. هزینه زندگی را با نیازهای خود و خانواده تنظیم کند و بهترین راه میانه روی و اعتدال در مخارج زندگی است. نباید آن قدر در هزینه و مصرف باز عمل کند که نیازمند مردم شود و نه دست تنگ باشد که در صورت برخورداری از هزینه حاضر نیست برای خانواده اش غذا و لباس مناسب تهیه کند و برای مصرف کردن خسّت و گرفتگی دارد، در هر صورت موفقیت در زندگی معتدل بودن در امور اقتصادی نه راه تجمل گرایان دنیاپرست را داشته باشد که به اسراف و تبذیر و ریخت وپاش ها مبتلا شود و نه راه ترک کنندگان نعمت های دنیا.

استفاده از ثروت و زیبایی های دنیا حرام نیست بلکه غذای خوب، لباس خوب، زندگی خوب که از راه حلال باشد برای مؤمنان ممنوع نیست، بلکه مطلوب می باشد.

شکیبایی و استقامت: از مهم ترین پایه های ایمان شکیبایی و استقامت در برابر سختی ها است تا جایی که در روایات، تشبیه به سر برای بدن شده است(۱)، راه رسیدن به کمال و بالاترین درجات معنوی لابه لای مشکلات و ناگواری های زندگی و صبر در برابر آنهاست.(۲) برای رسیدن به حق باید شکیبا بود اگر چه تلخ باشد،

________________________________________

۱- کافی، ج ۲، ۸۹ و ۹۰.

۲- امام باقرعليه‌السلام می فرماید: بهشت با سختی ها و صبر پیچیده شده است، کسی که بر سختی های زندگی در دنیا شکیبا باشد، وارد بهشت می شود، کافی، همان.

در برابر عبادت ها و اطاعت ها، در برابر مصیبت ها و در برابر ترک گناه و معصیت ها باید همیشه شکیبایی را پیشه کرد.

ناگواری های زندگی گاهی در اختیار خود انسان نیست بلکه خداوند برای آزمایش، مؤمن را به مشکلات و سختی ها مبتلا می کند.

اما برخی مشکلات معلول کردارهای خود انسان است مانند این که از پول خود محافظت نمی کند، گرفتار سرقت می شود، بهداشت رعایت نمی کند، مریض می شود، قوانین رانندگی را رعایت نمی کند، تصادف می کند، کسب و تجارت را دقیق انجام نمی دهد، گرفتار زیان و خسارت می شود، گاهی به دنبال آرزو، هوا، هوس و گناه، است، خود را به گرفتاری می اندازد، و آسیب بزرگی در زندگی می بیند.

آثار پیش آمده از این امور اگر چه خود نیازمند صبر مضاعف است اما انسان باید متوجه باشد که مشکلات پدیدآمده معلول عملکرد خود انسان است، نه این که بگوییم خداوند خواسته یا شانس من این چنین است …

عمل بدون بینش

امام رضاعليه‌السلام می فرماید: «العامل علی غیر بصیره کالسائر علی غیر الطریق لایزیده سرعه السیر الا بعداً عن الطریق»(۱) . آن کس که بدون بینش کاری را انجام دهد همانند کسی است که بیراهه می رود، هر چه سریع تر حرکت کند از راه صحیح دورتر می شود.

شرح: کارهای باشتاب، بدون دقت و برنامه ریزی قبلی فرجام خوبی ندارند. پس از انجام کار روشن می شود که خطاهای زیادی در آن وجود دارد که ممکن است برخی قابل جبران نباشد یا به سختی جبران شود. انسان باید در کارهای مهم زندگی همانند خرید خانه، ماشین، ازدواج، انتخاب شغل و … دقت و بینش کافی به خرج دهد، بینش رمز موضع گیری سالم و اصولی است. بینش ضریب خطا را در کارها کاهش می دهد، بینش مانع غافلگیر شدن خواهد بود. به عنوان مثال یکی از مهم ترین برنامه های زندگی ازدواج است. ازدواج و انتخاب شریک برای زندگی باید با تفحص، آگاهی و بینش باشد اگر یک دختر باشتاب و به محض دیدن یک جوان در خیابان با ردوبدل کردن الفاظ زیبا و دلفریب فریفته او شود و تن به ازدواج دهد، راهی انحرافی رفته است به زودی زندگی که می توانست شیرین و گوارا باشد به تلخی و ناکامی منجر می شود و نیز مانند کسی که پایه ساختمانی را کج یا ضعیف بنا نهد هر چه این بنا بالاتر رود ضرر و خرابی آن بیشتر خواهد شد.

________________________________________

۱- کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۴، فقهالرضاعليه‌السلام ، ص ۳۸۱، بحارالانوار، ج۱، ص ۲۰۶.

خشت اول چون نهد معمار کج

تا ثریا می رود دیوار کج

اصولاً رشد واقعی و کمال نهایی در این است که کارهای انسان از دانش و بینش برخوردار باشد، درست بشناسد و درست عمل کند، زیرا کارهای شتابزده همواره با اشتباه و خطا همراه است در نهایت انسان باید با پوزش، عذرخواهی به اصلاحات پیش بینی نشده بپردازد.

عقاید

توحید و شرک

امام رضاعليه‌السلام فرمود: «من شَبَّه اللهُ تعالی بِخَلقِهِ فَهَوَ مُشِرکُ و مَن نَسَبَ الیهَ مَا نَهَی عَنُه فَهوَ کاِفرُ»(۱) . کسی که خداوند را به مخلوقاتش تشبیه کند مشرک و کسی که صفات ناقص و نهی شده به خداوند نسبت دهد کافر است».

شرح: یکی از پایه های اصلی توحید، در صفات، بی مانندی خداوند است، یعنی خداوند شبیه و مثل ندارد و نمی توان او را به چیزی تشبیه کرد. خداوند از هر نظر نامحدود و بی پایان است و هر چه غیر خداست از هر نظر، حیات، علم، قدرت، احاطه، … محدود و متناهی است. در نتیجه نمی توان خدا را در صفاتش به هیچ موجودی تشبیه کرد و هر گونه تشبیه و تمثیل برای خداوند، محدود ساختن او است و مایه ی بُعد و دوری از شناخت حقیقی خداوند خواهد شد زیرا به جای آن که خدا را بشناسیم موجود دیگری که ناقص تر از اوست در نظر گرفته ایم و این جا است که گفته اند: یکی از خطرناک ترین پرتگاه هایی که در راه شناخت صفات خداوند وجود دارد پرتگاه تشبیه است یعنی خدا را در وصفی از اوصاف شبیه انسان با مخلوقاتش بدانیم، این سبب می شود که انسان به درّه شرک سقوط کند، به همین جهت است که مشرکان عصر جاهلی تصور می کردند که خداوند مانند یک پادشاه بزرگ است و نمی توان به او دسترسی پیدا کرد که وزرا و نزدیکان پادشاه به سراغ او می روند ولی توده مردم دسترسی به خود پادشاه ندارند و باید به سراغ مقربان او بروند، به همین

__________________________________

۱- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضاعليه‌السلام ، ج۲، ص ۱۰۵.

جهت بتی را می ساختند تا آن ها مقربان درگاه خداوند باشند و این بارزترین مصداق شرک است، لذا امام هشتمعليه‌السلام در روایت فوق هشدار می دهد، هر کسی خداوند را به مخلوقات تشبیه کند مشرک است و قرآن نیز مرتب تذکر می دهد که «لیس کمثله شیء»(۱) ،( وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ ) (۲) ، خداوند همتا و مانندی ندارد. حتی در آن جایی که ناچار می شویم خداوند را به نور و مانند آن تشبیه کنیم باید توجه داشته باشیم که این گونه تشبیهات ناقص و نارسا است و تنها از یک جنبه قابل قبول است نه از تمام جهات. از طرف دیگر خداوند از هر عیب و نقص و عوارض و صفات ممکنات پاک و منزّه است، در نتیجه صفاتی مانند جسمانیت، اعضا، جوارح، ترکیب، مکان، زمان، تغییر، دگرگونی و … نمی توان به خداوند نسبت داد، کوته فکران اوصاف ناشایستی برای خدا قایل شدند و به درّه ی کفر سقوط کردند، گاهی برای خدا فرزند قایل می شدند، گاهی عیسی را پسر خدا می شمردند، گاه فرشتگان را دختر خدا می نامیدند، گاه میان خدا و طایفه ی جن رابطه خویشاوندی برقرار می ساختند، گاه بتها را همتا و شریک خدا قرار می دادند و گاه برای خداوند اوصافی مانند موجودات و یا اجسام معتقد بودند اما طبق آیات قرآن و آموزه های اهل بیتعليهم‌السلام همه این اوصاف از ذات مقدس خداوند منتفی است(۳)، او دارای کمال مطلق است ، مثل و مانندی برای او نیست، بی نیاز است و امام هشتمعليه‌السلام می فرماید: هر گونه توصیف مخلوقات یا وصف منفی به خداوند نسبت داده شود منجر به کفر می شود.

_______________________________________

۱- توحید/ ۴.

۲- ر.ک: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۱، ۳۲۴.

۳- برای این قسمت از پیام قرآن، ج ۴، ص ۲۱۵-۲۱۶، بهره برده ایم.

( سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ ) (۱) خداوند برتر از هر گونه توصیف، توصیف کنندگان است، بنابراین مسلمان موحد نباید خداوند را به چیزی تشبیه کند یا صفتی از صفات مخلوقات را به او نسبت دهد و بهترین راهنما برای فهم اوصاف خداوند بهره گرفتن از آیات قرآن و روایات اهل بیتعليهم‌السلام می باشد.

_____________________________________

۱- مؤمنون/۹۱.

شناخت آغاز پرستش

امام رضاعليه‌السلام فرمود: «اَوّلُ عِبَادهَ اللهِ مَعرِفَتُهُ وَ اَصلُ مَعرِفَهِ اللهِ تَوحیدُهُ».(۱) نخستین مرحله پرستش شناخت و معرفت خدا است و پایه معرفت خداوند، توحید و یگانه دانستن او است.

شرح: عبادت و پرستش خداوند از مهم ترین اهداف آفرینش انسان است، «ما جن و انسان را نیافریدیم مگر برای عبادت و پرستش»(۲) اما همواره دین اسلام بر این نکته تأکید دارد که عبادت و پرستشی مفید است که همراه با آگاهی و شناخت باشد.به همین جهت امام هشتمعليه‌السلام نخستین مرحله ی پرستش را شناخت و معرفت خداوند می داند. شناخت و معرفت از مهم ترین پایه های دینی به حساب می آید به گونه ای که در زمره مهم ترین واجبات شمرده شده است، اسلام ضمن دعوت به فراگیری شناخت و علم آن را برای بشر ضروری و لازم می داند و در آیات زیادی به آگاهی و شناخت نسبت به صفات خداوند از جمله حکمت، علم، بصیرت، عزت، قدرت و صفات دیگر پروردگار(۳) تأکید شده است.در برخی از آیات هدف آفرینش جهان را علم و معرفت می داند(۴) اساساً بدون معرفت و علم اسرار هستی قابل درک نیست و همین مسأله موجب امتیاز و برتری انسان بر سایر موجودات و کلید نجات انسان شده است.

____________________________________

۱- عیون اخبار الرضاعليه‌السلام ، ج ۱/ ۱۲، میزان الحکمه، ج ۶/ ۱۲.

۲- ذاریات، ۵۶.

۳- بقره/۳، ۲۰۹، ۲۳۱، ۲۳۳، حدید/۱۷ و....

۴- طلاق/۱۲

مطابق آیات قرآن کسانی که دارای علم و معرفت هستند در برابر خدا، خضوع و خشوع بیشتری دارند(۱) و بیشتر به خاک مذلّت می افتند و بر آستان دوست سجده می کنند و همین دانش و شناخت است که موجب خشیت و ترس حقیقی از خداوند خواهد شد. به همین جهت نخستین مرحله ی پرستش خدا شناخت و معرفت است. شناخت خداوند متعال راه های مختلفی دارد و به تعبیری «الطرق الی الله بعدد نفوس الخلائق» به تعداد خلایق راه به سوی خداوند وجود دارد، البته باید توجه داشت که ذات خداوند را نمی توان شناخت بلکه شناخت خدا از طریق شناخت صفاتی مانند قدرت، علم، حیات، حکمت، عدالت و … است. این جهان هستی و موجوداتی که آفریده ی اوست همه نشان از قدرت، علم، حکمت و … دارند به همین جهت، ما می توانیم از راه مخلوقات به خدای بزرگ پی ببریم و او را بشناسیم، می توانیم از راه نظام دقیق و حساب شده ای که بر عالم هستی حکمفرما است بفهمیم که نظم این جهان برگرفته از مبدأیی قدرتمند و عالم است (برهان نظم)، می توانیم از راه دگرگونی دایمی که در جهان وجود دارد و همه چیز حتی درون انسان دارای حرکت و دگرگونی و تغییر است بفهمیم که نقطه ی ثابتی در این جهان وجود دارد که همه این دگرگونی ها و حرکات از آن جا سرچشمه می گیرد (برهان حرکت) می توانیم از راه نیازمندی و فقر عمومی موجودات جهان هستی و خود انسان متوجه شویم که یک منبع عظیم و بی نیاز که در ذات خود مستقل است وجود دارد که همه ی این وابسته ها بر او تکیه دارند

_________________________________

۱- فاطر/۲۸.

(برهان فقر و غنا یا وجوب و امکان) و می توانیم از راه مخلوق و معلول بودن این جهان به طور سلسله وار، به یک علت اصلی برای هستی پی ببریم. (برهان علت و معلول)

این ها راههایی است برای شناخت خداوند اما اساس همه این ها و یکی از مهم ترین صفات خدا، توحید و یگانگی او است که امام هشتمعليه‌السلام نیز به آن اشاره کرده است، زیرا:

اولاً: توحید زیربنای شناخت تمام صفات خدا است و هیچ یک از صفات بدون توجه به اصل توحید قابل درک نیست.

ثانیاً: زیربنای تمام ادیان آسمانی به ویژه قرآن کریم توحید است و غالب بحث های قرآن کریم که درباره ی وجود خدا است بر محور همین اصل دور می زند تا آن جا که برخی گمان کرده اند قرآن درباره اصل وجود خدا سخنی ندارد و همه درباره توحید است.

ثالثاً: تمام عقاید اسلامی، احکام، قوانین آن و مسائل اجتماعی، اخلاقی و عبادی از همین اصل سرچشمه می گیرد و سراسر قرآن بازتاب مسأله توحید است.

رابعاً: محور اصلی فعالیت پیامبران الهی نیز توحید و مبارزه با شرک بوده است.

از طرف دیگر این اصل ما را به وحدت و یگانگی جهان نیز می رساند که تمام جهان هستی یک واحد به هم پیوسته است که اگر چه اجزای متعددی دارد اما تمام اجزایش در ارتباط با هم مورد مطالعه قرار می گیرند و همین وحدت جهان خود نشانه ای از وحدت او خواهد بود.

ایمان به خداوند یگانه، حلقه اتصال قلوب میلیون ها انسان می تواند باشد زیرا انسان ها می توانند با وجود اختلافات نژادی، جغرافیایی، قومی و زبانی، با چنگ انداختن به اصل توحید به هم پیوند خورده و جامعه ای نیرومند تشکیل دهند.

و این توحید است که درس خلوص نیت به انسان می دهد و می تواند با هر گونه ریا، شرک، هواپرستی، جاه پرستی، دنیاپرستی و شیطان پرستی به مبارزه برخیزد. به همین علت امام رضاعليه‌السلام در سخن خود اساس معرفت خدا را توحید می داند.

در نتیجه اصل توحید در همه جا ریشه داشته و در عقاید، اعمال و اخلاق فرد و جامعه تأثیر گذار خواهد بود. آری تنها خالق و معبود جهان هستی خداوند واحد و یگانه است که شریک ندارد( قُلْ هُوَ اللَّـهُ أَحَدٌ ) و زیباترین شعار اسلام یعنی «لااله الاالله» نیز همین مفهوم را می رساند.

در این جا به طور گذرا به اقسام توحید نیز اشاره می شود تا به خوبی سخن امام هشتمعليه‌السلام که اساس معرفت خدا را توحید معرفی کرده اند روشن گردد.

توحید دارای شاخه هایی است از جمله:

توحید در ذات: یعنی ذات پاک خدا هیچ گونه شبیه و مانندی ندارد و از هر جهت یکتا و بی همتا است.

توحید در صفات: یعنی همان طور که ذات خداوند ازلی و ابدی است صفاتش نیز ازلی و ابدی است و صفات خداوند عین ذات او است و چیزی زاید بر ذات او نمی باشد.

توحید در عبادت: که حساس ترین بخش توحید است یعنی جز او را نپرستیم و بر غیر او سر تسلیم فرود نیاوریم و سجده نکنیم.

توحید در خالقیت: یعنی سراسر جهان هستی فعل خدا و آفریده شده او هستند و به تعبیر دیگر آفریننده جهان یکی است.

توحید در ربوبیت: یعنی سرپرست و اداره کننده و مربی عالم هستی تنها خدا است. توحید در مالکیت: یعنی مالک حقیقی همه جهان حتی جهان آخرت ذات پاک خدا است و سایر مالکیت ها جنبه مجازی دارد.

توحید در قانونگذاری: یعنی حق تشریع و قانونگذاری مختص، خداوند متعال است، توحید در اطاعت: یعنی انسان های موحد تنها از خداوند پیروی می کنند و جان به فرمان او هستند.(۱)

البته یادآوری این نکته ضروری می نماید که خداوند در برخی موارد می تواند برخی از حقوق را به دیگری واگذار نماید مثلاً به پیامبرانش حق تشریع برخی از امور بدهد یا به انسان دستور دهد که از پیامبران نیز اطاعت کند و این با توحید حقیقی منافات ندارد.

_________________________________________

۱- جهت کسب اطلاع بیشتر ر.ک: مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۲ و ۳.

عبادت و تفکر

امام رضاعليه‌السلام فرمود: «لَیسَتِ العِبادَه کَثَره الصِّیامِ و الصّلوه و انَّما اِلعبادَه کَثَره التَّفَکُّرِ فِی اَمرِاللهِ»(۱) . عبادت، روزه و نماز زیاد نیست بلکه عبادت بسیار اندیشیدن در امر خداوند است.

شرح: یکی از موضوعات مهم دین اسلام دعوت به تفکر و اندیشه است که ارزشمند بلکه از بهترین عبادت ها نیز شمرده می شود و بهترین نوع آن اندیشه در امر خداوند است، اندیشه در مناظر زیبای آسمان ها، در وجود شگفت انگیز انسان، در نعمت های خداوند، در آفرینش موجودات روی زمین، حیوانات، گیاهان، دریاها، کوه ها، جنگل ها، شب و روز، که همه این ها ما را به شناخت آفریننده ای قدرتمند، حکیم، مدبر، زنده و … می رساند و پس از چنین اندیشه ای است که انسان تسلیم آفریننده خود و گوش به فرمان وی می شود و در نتیجه نماز، روزه و عبادات دیگر را با شناخت انجام می دهد. به همین جهت امام هشتمعليه‌السلام روزه و نماز فراوان را عبادت حقیقی نمی داند. بلکه ما را به اصلی دعوت می کند که تمام فروع دین نتیجه آن خواهد بود و آن بسیار اندیشیدن در امر الهی است زیرا به وسیله ی آن مهم ترین اصل و پایه دین یعنی توحید با معرفت به ثمر می نشیند و در ادامه انسان بهترین معبود را برای خود انتخاب می کند.

در این روایت نکته های دیگری نیز قابل استفاده است:

۱ - عبادت منحصر به نماز و روزه بسیار نیست بلکه عبادت

_______________________________________

۱- تحف العقول، ص ۸۰۲، وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۵۴، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۲۲ و مانند این سخن از امام حسن عسکریعليه‌السلام در تحف العقول نیز نقل شده است.

کامل تفکر در کارهای خدا و آفرینش شگفت انگیز او است. که با آن متوجه می شود این جهان هستی عبث و بیهوده نیست و چنین عبادتی است که ارزشمند است(۱).

۲ - امامعليه‌السلام می خواهد که انسان ها اعمال عبادی خودشان را با آداب و شرایط و شناخت کامل انجام دهند، چه بسا عبادت های زیادی که ارزشی ندارد و آن در صورتی است که بدون معرفت و آگاهی به شرایط و کیفیت باشد.

۳ - همین تفکر است که به زندگی انسان جهت مثبت می دهد، انسان را وادار می کند که از فرصت ها بهترین استفاده را بکند، با هدف و معنا زندگی کند، از سرنوشت گذشتگان پند بگیرد و به دنبال فساد و پوچی نرود و در نهایت زندگی آخرت خود را نیز تأمین کند.

اما خیال پردازی درباره کارهای بیهوده، فاسد و گناه آلود، اولاً آن را نمی توان تفکر و اندیشه نامید، ثانیاً اگر تفکر بنامیم، تفکر باطل و وسوسه های شیطان است که اگر شدت پیدا کند انسان را آلوده به گناه خواهد کرد.

_______________________________________

۱- ر، ک، علامه مجلسی، بحارالانوار، همان